loading...

اینجا بدون من

مرا هزار امید است و هر هزار تویی!

بازدید : 399
شنبه 9 اسفند 1398 زمان : 20:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اینجا بدون من

امروز از صبح افتادن رو دور نق نق و غر که همه بازیها تکراری شدن دیگه چیکار کنیم، خسته شدیم از حیاط رفتن.تو بیا با ما بازی کن.بیا فلان کار رو بکنیم بیا کیک بپزیم و غیره.این یک هفته انواع بازی‌ها رو امتحان کردن و همه چیز یکنواخت شده دیگه.فردا هم احتمالا مدرسه‌ها باز هستن و نمیدونیم که باید چیکار کنیم.بفرستیم دخترک رو یا نه.دیگه اعتمادی به هیچکدوم از حرفاشون نیست و وقتی میگن سلامتی و جون تک تک بچه‌هاتون برای ما مهم است، اتفاقا همون جاییه که باید ترسید!

دیروز رو به نیت گره زدن طناب رابطه با خدا (که خیلی وقته تبدیل به نخ و بعد هم کلا پاره شد) و نزدیک تر شدن، روزه گرفتم و امروز هم.تصمیم مهمتر این بود که با دخترها تحت هر شرایطی با ملایمت و نرمی‌رفتار کنم و مهربون باشم و عصبانی نشم.عصر گذاشتیمشون جایی و با میم یه دونفره عالی داشتیم تا آخرشب.با رعایت جوانب احتیاط رفتیم خرید و شام و خاطره شد همه چیز.

هفته آینده مراسم عقد خواهر میم هست و نمیدونیم برگزار میشه تو این شرایط یا نه.اگه جواب مثبت باشه برای بچه‌ها باید لباس بگیریم و خودمم کلی کار دارم ):

الان دوتا کارتون کفش بهشون دادم و سرگرم درست کردن تخت خواب برای عروسک‌ها شدن.چه خوب! حالا باید به فکر بازی بعدی و نهارشون باشم.اگه از حالا تعطیل بشن تا ۱۵ فروردین دیگه باید یه فکر اساسی بکنیم واسه سرگرم کردنشون (:

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 129
  • بازدید سال : 583
  • بازدید کلی : 13784
  • کدهای اختصاصی